نزديكاي شش سالگي
واي باورم نميشه اصلا وقت نمي كنم بشينم چه برسه به اينترنت و وبلاگ البته دروغ چرا از تكنولوژي و دنياي مجازي بي خبر نيستم و اين روزا گوشي به دست اينستاگرام و تلگرام چك ميشه ولي نوشتن پاي كامپيوتر يه عادت قديمي بود كه خيلي وقته نميرسم بهش بگذريم از وقت تنگ و ناله هاي كمبود وقت دختركم ديگه داره شش سالش تموم ميشه و اوج لجبازي هاش هست... به جرات ميتونم بگم روزي نيست كه دعوامون نشه و قهر و اشتي نداشته باشيم ولي در هر شرايطي اخر شب ابراز محبت به هم داريم و قول ميديم از فردا ديگه مودب باشيم و جيغ نزنيمو دعوا نكنيم و صد تا قول ديگه... ولي بازم صبح فردا جنگ شروع ميشه سوژين خانم الان يه خواهر كوچولوي يك سال و نيمه هم داره ...
نویسنده :
مامان جون
1:41